فصل 8 سرمایه گذار هوشمند بر برخورد با نوسانات بازار متمرکز است. گراهام این فصل را با توصیه به سرمایه گذاران برای آگاهی از احتمال این فراز و نشیب ها باز می کند. او از ما می خواهد که از نظر مالی و روانی آماده شویم.
برای روشن شدن در مورد ماهیت نوسانات احتمالی ، گراهام مجموعه ای از شرایط احتمالی را توصیف می کند. طی پنج سال آینده ، سهام یک امنیت خاص ممکن است افزایش 50+٪ قیمت را از نقطه پایین خود یا کاهش 30+٪ از نقطه اوج خود تجربه کند. چنین تغییراتی در قیمت سهام ممکن است هیچ ارتباطی با تغییر در ارزش های اقتصادی نداشته باشد.
در حالی که افزایش قیمت ها بسیار زیاد به نظر می رسد ، کاهش ترسناک به نظر می رسد. با این وجود ، این سناریویی است که گراهام مایل به تجهیز سرمایه گذاران برای تحمل (و احتمالاً سود آن) است. او توصیه هایی را ارائه می دهد که من از این طریق تفسیر می کنم:
گراهام نوسانات بازار را مطلوب نمی داند اما آنها را اجتناب ناپذیر می داند. بنابراین ، توصیه های او بر بهترین استفاده از فراز و نشیب های بازار متمرکز است.
گراهام سرمایه گذاران را ترغیب می کند تا روی ارزش واقعی یک شرکت و سهام آن تمرکز کنند. او بیش از حد واکنش به خطاهای قیمت گذاری (خواه به نفع من و چه مخالف) که منجر به نوسانات بازار می شود ، دلسرد می شود.
خوشبختانه ، گراهام تشخیص می دهد که سرمایه گذاران (مانند من) انسان هستند. بنابراین ، او با توصیه های خاص من را تسریع می کند که به من امکان آرامش و ادامه سرمایه گذاری را می دهد. این توصیه شامل راهنمایی های عمومی در مورد خرید است که قیمت های نقل شده زیر ارزش عادلانه و فروش در هنگام افزایش بالاتر از این ارزش است-بدون انجام حرکات بثورات که یک سرمایه گذار بلند مدت را به یک دلال تبدیل می کند.
در اینجا برخی از درس های او آورده شده است:
گراهام اذعان میکند که سرمایهگذاران میتوانند از زمانبندی بازار سود ببرند، یعنی خرید یا نگهداری زمانی که بازار به نظر میرسد رو به بالا است و فروش یا خودداری از خرید در زمانی که به سمت نزول میرود. مشکل این است که یک فرد معمولی (یا حتی اقتصاددانان برجسته) نمی توانند حرکت بازار را با اطمینان دقیق پیش بینی کنند.
به عنوان مثال، در چند سال گذشته، من شنیده ام که بازار بیش از حد ارزش گذاری شده است. رابرت شیلر، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، چند سالی است که هشدار داده است که بازار سهام بیش از حد ارزش گذاری شده است و این حباب ممکن است هر لحظه بترکد. او به نسبت CAPE خود (نسبت قیمت به درآمد تعدیل شده چرخه ای) به عنوان شاخصی از ارزش گذاری بیش از حد اشاره می کند.
گراهام به نسبت قیمت به درآمد نیز توجه دارد. اما او استدلال می کند که تعیین زمان دقیق اوج یا اصلاح بازار تقریباً غیرممکن است. از نظر توصیه های عملی، گراهام امکان اقدام پس از وقوع چنین سقوط (یا صعود) را پیشنهاد می کند. او با پیشبینی لحظه کاهش (یا جهش) قیمت، سرمایهگذاران را از طراحی و اجرای معاملات منصرف میکند.
علاوه بر اجتناب از طرحهای زمانبندی بازار، گراهام بیان میکند که سرمایهگذاران باید استراتژیها یا تئوریهای معاملاتی مبتنی بر الگوهای تاریخی بازار را نادیده بگیرند. او با نشان دادن حس شوخ طبعی ظریف، میگوید که چنین استراتژیهایی «در صورت اعمال گذشته نگر به بازار سهام در سالهای گذشته، نتایج عالی نشان میدهند».
بله، ایجاد یک سیستم فرمولی بر اساس آنچه در گذشته کار کرده است آسان است. ترفند طراحی سیستمی است که در آینده کار کند.
چند دلیل که چنین استراتژی هایی ممکن است کارساز نباشند:
برای من، دانستن نوسانات تاریخی (و یادآوری نوساناتی که در طول حرفه سرمایه گذاری خود تجربه کرده ام) مفید است. اما به نظر گراهام، من نباید بر اساس پیشبینیها در مورد جهت بازار سهام یا اوراق قرضه، تصمیمات سرمایهگذاری عمده بگیرم.
گراهام پیشنهاد می کند که سرمایه گذاران ممکن است در شرایطی که قیمت ها بسیار زیاد به نظر می رسد ، درصد سهام موجود در یک سبد سرمایه گذاری را کاهش دهند. به عنوان مثال ، اگر من در حال حاضر تخصیص دارایی اوراق بهادار 50 ٪ -50 ٪ داشته باشم ، ممکن است تخصیص خود را به 25 ٪ سهام و اوراق 75 ٪ تنظیم کنم.
انجام این اقدام احتمالاً شامل فروش سهام است که نسبت به ارزش آنها (یا کاهش یک هلدینگ متمرکز) و خرید اوراق قرضه بالا قیمت دارند.
اول ، من باید بدانم که چگونه بازار گاو نر را تشخیص دهم. با این حال ، دانستن اینکه قیمت ها به طور ناپایدار بالا هستند ممکن است در گذشته نگر آشکارتر باشد. گراهام با ترسیم تاریخ ، این سرنخ ها را ارائه می دهد:
از طرف دیگر ، اگر احساس کنم که شرایط بیشتر از بازار خرس با قیمت های بسیار پایین در رابطه با ارزش اساسی مشاغل است ، ممکن است تخصیص خود را به 75 ٪ سهام و 25 ٪ اوراق تنظیم کنم.
گراهام برای تجهیز سرمایه گذاران برای نادیده گرفتن حرکات قیمت و نوسانات بازار که هیچ ارتباطی با ارزش واقعی یک تجارت اساسی ندارد ، پیشنهاد می کند که دستورالعمل های زیر را برای انتخاب سهام اعمال کند:
گراهام پیشنهاد می کند که روی سهام هایی که با قیمت منطقی نزدیک در مقایسه با ارزش دارایی ملموس می فروشند ، یا حداقل یک سوم بالاتر از ارزش ، تمرکز کنید. به عنوان مثال ، اگر سرمایه بازار 30 میلیارد دلار باشد ، ارزش دارایی باید بین 20 تا 30 میلیارد دلار باشد. با استفاده از این رویکرد ، هنگامی که بازار به نظر نزولی است ، ممکن است فرصت هایی برای خرید سهام با قیمت مناسب وجود داشته باشد.
از طرف تلنگر ، در بازارهای صعودی وقتی قیمت ها نسبتاً زیاد هستند ، ممکن است در یافتن نامزدهایی که معیارهای من را برآورده می کنند ، مشکل داشته باشم. گراهام می گوید: "هرچه سابقه و چشم انداز شرکت بهتر باشد ، قیمت سهام آن با ارزش کتاب آنها کمتر خواهد بود."
با این وجود ، اگر منتظر شرایط کامل و قیمت های شدید معامله باشم ، ممکن است مدت زمان زیادی صبر کنم. در این میان ، گراهام نشان می دهد که من ممکن است از دست دادن درآمد سود سهام و فرصت های از دست رفته رنج ببرم. بنابراین ، به جای اینکه خریدهای درخشان را کشف کند (سهام کم ارزش شرکت هایی با رشد بهتر از متوسط) ، وی پیشنهاد می کند که سهام شرکت های با قیمت مناسب با مشاغل سالم را خریداری کنید - در بیشتر شرایط اقتصادی ، به جز زمانی که بازار بسیار گران قیمت به نظر می رسد.
در این تفسیر ، جیسون زویگ بینش بسیار خوبی در مورد سرمایه گذاری ارائه می دهد وقتی که بازار بیش از حد به نظر می رسد. او اول ، وی خاطرنشان می کند که حتی وقتی بازار در سال 1999-2001 به دلیل سهام فناوری به طور قابل توجهی بیش از حد ارزیابی شد ، هنوز معامله ای وجود داشت. شرکت های قدیمی ، آجر و ملات قدیمی (مانند برکشایر هاتاوی که توسط وارن بافت اداره می شود) از رشد قابل توجهی خبر داد ، اما قیمت سهام آنها در این دوره زمانی کاهش یافته است. پس از سقوط فناوری ، قیمت سهام این شرکت ها بهبود یافت و رشد کرد.
Zweig می گوید سرمایه گذاران می توانند در همه شرایط بازار تلاش کنند تا هزینه ها را کنترل کنند. این شامل:
نکته این فصل این است که زمان های بیشتر و کمتر مطلوب برای خرید و فروش وجود دارد. اما از آنجا که نمی توانم از زمان مناسب برای خرید و فروش مطمئن باشم ، باید بر تصمیمات خوب تمرکز کنم ، نه لزوماً موارد عالی.
گراهام همچنین برای مدیریت وضعیت عاطفی یا روانی شخص در فراز و نشیب های بازار مشاوره می دهد. در اینجا چند ایده وجود دارد:
با توجه به یادداشت شخصی ، من هرگز وقتی که قیمت ها در پایین ترین زمان سهام من در پایین ترین زمان بودند ، وحشت نکردم. این سناریو یکی از مواردی است که گراهام به سرمایه گذاران هشدار می دهد.
گراهام می گوید بهترین تصمیم ممکن است انجام هیچ کاری باشد. من از این نظر برتری دارم و حتی تا آنجا پیش رفته ام که اظهارات کاغذی از ارزشهای سرمایه گذاری من را در طول رکودهای گذشته نادیده بگیرم.
به هر حال ، اگر نیاز فوری به فروش منابع برای پرداخت هزینه ندارید ، از عمل خودداری می کنید. بنابراین من توصیه هایی را برای سرمایه گذاری در پول مورد نیاز برای صورتحساب روزانه تکرار می کنم.
گراهام برای کسانی که برای انجام کاری انجام می دهند ، پیشنهاد می کند که مجدداً نمونه کارها را برای تنظیم تخصیص دارایی تنظیم کند.
بیشتر به نکته روانشناختی ، هنگامی که قیمت سهام من کاهش می یابد ، گراهام توصیه می کند که من نباید اجازه دهم اشتباه شخص دیگری در ارزیابی باعث ایجاد درد و رنج شود. اگر به طور منطقی اطمینان داشته باشم که تصمیم خوبی در خرید امنیت با قیمت مناسب گرفته ام ، وقتی دیگران مخالف نیستند ، نباید ناراحت باشم.
با این وجود ، اگر قیمت ها سقوط کنند ، گراهام می گوید که می تواند از موقعیت من استفاده کند. من ممکن است تجزیه و تحلیل دیگری از قیمت سهام یک شرکت را بر اساس صورتهای مالی اخیر انجام دهم و همچنان به نظارت بر عملکرد مالی یک شرکت ادامه دهم.
اگرچه من به احتمال زیاد حرکات بثورات را انجام نمی دهم ، اما اعتراف می کنم که از اثرات روانی نوسانات بازار رنج بردم. من از احساس هوشمندی و مشتاق به احساس احمق و بدبین بودن متناوب شده ام.
یک مثال وجود دارد: در اوایل سال جاری ، من 100 سهم از شرکتی را خریداری کردم که میکروچیپ را برای سیستم های بازی ایجاد می کند. این همچنین یکی از بازیکنان در اتومبیل خود رانندگی و مشاغل هواپیماهای بدون سرنشین است. در این نوشتار ، سهام من بیش از 100 ٪ افزایش یافته است. در واقع ، من انتظار دارم که قیمت برای مدتی پس از این پرش بزرگ رکود کند ، اگرچه نمی دانم با اطمینان بعدی چیست.
در سرمایه گذار هوشمند ، گراهام به طور غیرقانونی در مورد احساس من می نویسد:
من از دانستن اینکه در احساسات خودم تنها نیستم ، راحتی پیدا می کنم.
نکته آخر این است که قیمت سرمایه گذاری هایی که می خواهم بخرم با ارزش آنها ، برای ارزش آنها یا بسیار پایین تر از ارزش آنها ، تراز می شوند. مشاغل من به عنوان یک سرمایه گذار به 1) تصدیق می کنم که قیمت ها به همین ترتیب امور مالی دیگر من را نوسان و تراز می کند. 2) وقتی به جای اینکه در مورد آنها دلخور شوند ، از قیمت های پایین استفاده کنید و برعکس در هنگام بالا بودن ، برعکس. و 3) آرامش خود را حفظ کرده و به سرمایه گذاری ادامه دهید.
فارکس حرفه ای...برچسب : نویسنده : مرتضی احباب بازدید : 67