بدبینانی که هرگز سرمایه گذاری نکرده اند ، قصد ندارند یا حتی از صدای "سرمایه گذاری" منزجر شوند ، می گویند که سرمایه گذاری هیچ تفاوتی با قمار ندارد. اما آیا واقعا مسئله این است؟اگر شخصی که می شناسید می گوید قمار بسیار ساده تر یا حتی بهتر از سرمایه گذاری است ، این مقاله را توسط Investopedia به آنها نشان دهید.

یک دلیل بسیار خوب وجود دارد که چرا ثروتمندترین مردم جهان ثروت خود را از سرمایه گذاری و قمار جمع نمی کنند. از قضا ، بسیاری از افراد موجود در بورس سوداگر هستند که معمولاً به عنوان قمارباز نیز لقب می گیرند. اما ثروتمندترین مردم و اکثریت کسانی که در بورس اوراق بهادار موفق هستند دلالت ندارند. آنها سرمایه گذار هستند.

البته ، داستانهای موفقیت از دلالان یا به اصطلاح معامله گران کوتاه مدت هوشمند وجود دارد که آن را در بازار سهام بزرگ کرده اند. ویژگی مشترک این بازیکنان موفق بورس - سرمایه گذاران و بازرگانان - درک آنهاست که بازارها ذاتاً غیر منطقی هستند. بازارهای سهام در درجه اول توسط احساسات هدایت می شوند و بنابراین پدیده های روانشناختی هستند.

بنابراین ، برای ما - سرمایه گذاران یا بازرگانان - این مهم است که چرا بازارها و اکثر بازیگران بورس سهام غیر منطقی هستند. با تصویری واضح تر از آنچه که بازارها واقعاً بیشتر اوقات هستند ، امیدوارم که ما به اندازه آنها غیر منطقی نباشیم و از اوضاع بهره مند شویم.

اعتماد به نفس می تواند بازارها را تقویت یا مانع کند

بیشتر اقتصاددانان و کارشناسان می گویند که انسان ها قرار است منطقی باشند ، اما همیشه اینگونه نیست. همانطور که در بازار سهام مشاهده می شود ، وقتی قیمت ها بالا می روند ، گاهی اوقات بالاتر از مالی سهام که می تواند داشته باشد ، سرمایه گذاران هنوز هم برای خرید عجله می کنند.

جان مینارد کینز ، یک اقتصاددان انگلیسی (رفتاری) اوایل قرن بیستم ، مفهومی را در روانشناسی انسانی به نام "ارواح حیوانات" معرفی کرد ، که به دنبال توضیح این بود که چرا انسان به روشی که انجام می دهند و چگونه این اقدامات اقتصاد را هدایت می کند.

در یک مطالعه جدیدتر ، که از کار کینز نتیجه گرفته است ، جورج A. آکرلوف و رابرت جی. شیلر توضیح دادند که انسان چگونه منطقی است ، اما فقط بیشتر اوقات. اعتماد به نفس کلی در بازار می تواند اقتصاد و قیمت سهام را "مانع" کند یا "مانع" شود و انسان ها مطابق اعتماد به نفس بازار عمل می کنند ، نه ارزش واقعی دارایی.

بیشتر تصمیمات "از دست دادن" به دلیل عدم اطلاعات است

از قضا ، این دقیقاً همان چیزی است که سرمایه گذاران موفق از بازار سهام درآمد کسب می کنند - از غیر منطقی بودن اکثریت بهره مند می شوند. آنهایی که هنگام افزایش قیمت ها در حال صعود به سطوح خطرناک بالا (کمبود اطلاعات و در نتیجه غیر منطقی در نظر گرفته می شوند) در حال خرید هستند ، به حباب های دارایی کمک می کنند ، که در نهایت نتوانستند نگه داشته و پشت سر بگذارند.

هنگامی که حباب ترکید ، بازیکنان بورس اوراق بهادار برای خروج ها عجله می کنند و با افزایش قیمت ها ، ضررهای زیادی را به همراه می آورند. هنگامی که قیمت سهام شرکت های عالی که قادر به کاهش بحران های مالی هستند ، زیر ارزش واقعی یا ذاتی خود قرار می گیرند ، برخی از سرمایه گذاران وارد می شوند تا سهام ارزان را انتخاب کنند (اطلاعات درستی دارند و به این ترتیب منطقی در نظر گرفته می شوند) وقتی همه فکر می کنند خودکشی است.

تفاوت اصلی بین برندگان و بازنده ها میزان اطلاعاتی است که آنها دارند. برندگان تمایل دارند که اطلاعات بیشتری نسبت به بازنده ها داشته باشند - به همین دلیل است که اولی تصمیمات بهتری را اتخاذ می کند.

بازارها در واقع کاملاً ناکارآمد هستند

"فرضیه بازار کارآمد" (EMH) یک مفهوم متداول است ، به ویژه به این دلیل که بازار سهام بزرگترین شواهد علیه آن است. اگر بازارها واقعاً کارآمد و منطقی باشند ، نابرابری درآمدی در جهان وجود نخواهد داشت.

با توجه به نکته قبلی ، از آنجا که کمبود اطلاعات وجود دارد ، در میزان اطلاعاتی که هر سرمایه گذار در اختیار دارد ، شکاف ظاهری وجود دارد. علاوه بر این ، هر یک فرد که اطلاعات - صرف نظر از عمق - متفاوت است.

برای بدتر شدن اوضاع (یا بهتر ، اگر سود می برید) ، بیشتر سرمایه گذاران بر اساس احساسات خود تصمیم می گیرند همانطور که قبلاً و در مورد اعتماد به نفس در بازار ذکر شد. احساسات به خودی خود باعث افزایش ناکارآمدی بازار می شود و دلیل اصلی غیر منطقی بودن است.

غذای اصلی

1. قیمت سهام با اعتماد به نفس هدایت می شود (یا به عنوان احساسات بازار نیز شناخته می شود) بنابراین آنها اغلب شاخص هایی از ارزش واقعی دارایی نیستند.

2. برندگان برنده می شوند و بازنده ها به دلیل میزان اطلاعاتی که دارند - برای جلوگیری از تصمیمات "از دست دادن" ، از دست دادن ، اطمینان حاصل کنید که قبل از خرید یا فروش سهام اطلاعات کافی دارید.

3. به دلیل شکاف اطلاعات ، بازارها ناکارآمد هستند. افراد با توجه به برداشت های خود ، اطلاعات متفاوت را پردازش می کنند و بنابراین ، احساسات در این راه قرار می گیرند و باعث غیر منطقی شدن می شوند.

با درک بازار غیر منطقی است و به همین دلیل ، امیدوارم که بتوانیم از یکسان بودن و سودآوری از غیر منطقی بودن جلوگیری کنیم. این ممکن است استثمار کننده به نظر برسد اما اینگونه است که بازار کار می کند و در صورت وجود بازنده ها فقط می تواند برندگان وجود داشته باشد.

این مقاله در ابتدا در Aspire ارسال شده است.aspire به دنبال ارائه محتوای رهبری ، بینش و مشاوره برای افرادی است که آرزو می کنند نسخه بهتری از خود باشند.