کریس بریتز

ساخت وبلاگ

Know your Enemy poster

RT از جمله قدرتی است که نمادی از سن است ، این وقایع و پیامدهای اجتماعی است که در علائم واضح و غیرقابل تصور متمرکز شده است که در تقطیر آنها شامل تمام پیچیدگی های زندگی انسان است. کار کریس موضوع خشونت ، تصاویر از حوزه عمومی (تبلیغات) و دوره ای را که ما را از پایان جنگ جهانی دوم جدا می کند - شامل می شود - که زخمهای آنها ، به گفته بریتز ، هنوز هم خونریزی است.

به نظر می رسد که نیمه دوم قرن بیستم توسط جنبه های روزافزون "خشونت" اداره می شود. نوعی خشونت که مبدأ آن نامرئی و ناشناس است ، که اهداف آن اهداف چشم گاو نر پسر عموی آن نیست: "خشونت-بیش از" ، "خشونت-برابر" ، "خشونت" و "خشونت".

این "خشونت" یک دسته جدید و تعیین کننده از نفوذ است که باعث می شود افراد ، نهادها ، ایالت ها و در پایان ، تمام جهان را به بی ثباتی برساند. نه تنها در پتانسیل افزایش یافته برای خشونت فردی که می تواند در هر نقطه و هر زمان و در هر زمان ایجاد شود ، "خشونت" درگیری های ایالتی و مدنی تخصص دارد و از مکانیسم های تصویب در یک چارچوب قومی استفاده می کند ، همانطور که توسط نزاع های فعلی در بالکان مشخص می شود. این "خشونت" نتیجه یک بنیادگرایی غیرقابل پیش بینی است که توسط عوامل مذهبی ، قومی و اجتماعی تصمیم می گیرد. به نظر می رسد که یک زرادخانه کامل ناامیدی ، ناتوانی و عدم اطمینان و شرایط جسمی و روانی مرتبط با آنها در این دسته "جدید" و "تصفیه شده" خشونت تأیید شده است.

Know your Enemy poster

تریبون در حالی که مفسران سیاسی ، مورخان ، دانشمندان علوم اجتماعی ، روزنامه نگاران و دلالان در جستجوی مدل های توضیحی هستند ، ممکن است دیدگاه لرزه نگاری هنر به عنوان نشانگر تلاشهای توضیحی جدی گرفته شود. نقطه شروع بریتز تصدیق این است که زندگی روزمره ما با مواد منفجره ای ناخوشایند ، "طبیعی" است که ریشه های تاریخی آنها تا حدودی جذابیت و جذابیت قابل توجهی است که ، که مدت ها توسط متخصصان تبلیغات شناخته شده است ، بدون تردید استفاده شده است. بریتز این علائم کوچک را با عواقب سنگین خود به ارمغان می آورد ، از آنجا در ناشناس بودن آشکار و آنها را به اشکال غول پیکر می کشد و آنها را برای آنچه واقعاً هستند - در معرض دید آنها قرار می دهد - نمادهای خشونت ، همیشه به گرایش های فاشیستی مشکوک می شوند. بریتز با داشتن یک دقت نقاشی که یادآور دقیق بودن اربابان قدیمی و تسلط او بر فرمت بزرگ برای احترام به آنها به عنوان علائم است ، بریتز آنها را با مضامین موجود در آن وارد می کند اما به طور رسمی بیان نمی کند.

کریس بریتز در یک سنت تاریخی هنری ایستاده است که حداقل 500 سال برای ما آشنا بوده است. اولین مدل این ژانر بدون شک "سقوط غولها" از جولیو رومانو است. بین سالهای 1532 و 1534 روی دیوار در Sala dei Giganti در Palazzo del Te در مانتوا نقاشی شده است ، کار بی نظیر 10 10 10 متر حاوی روایتی نیست اما با نیروی بصری نمادهای همزمان ترس ارتباط برقرار می کند. مجسمه های فرانسوی در اواخر قرن 18th داستان بیشتر از روایت بصری کلاسیک با ایجاد Torsos ، اندام های قطع شده ، برش سرها یا گلوهای شکاف - همه اشیاء تخریب قتل اما بدون مجرم. احساساتی که با مشاهده این محصولات وحشتناک قدرت و خشونت برانگیخته می شود ، داستان شد.

سنت نوو "خشونت" در جایی در آن فضا بین جنگ و صلح زندگی می کند یا به طور خاص ، خط تقسیم بین خشونت های معاصر با جذابیت و آرامش دنیوی آن است که می تواند امید به زمان های دلپذیر را نشان دهد.

Cooking with Gas

در جایی ، این خط تقسیم کننده هر دو مؤلفه را به هم می زند ، و آنها را به عنوان پدیده های زمانی که امیدهای پیش بینی شده در حاشیه یک محصول قرار دارد ، با خونسردی از بین می برد. تبلیغات ، با توجه سریع به اغواگری ، این نمایندگی را به عنوان قابل استفاده و بدون تأمل اخلاقی ، آن را برای محصولات خود سوءاستفاده می کند. این محصولات به عنوان مترادف مادی برای این سن ایستاده و اثربخشی آنها را از این تضاد بین جنگ و صلح بیرون می کشند. تمام محصولاتی که بریتز از این استفاده های بدبینانه از ترور جنگ استفاده می کند: اجاق گاز گاز به عنوان سلاح ، بمب افکن هایی که در آن شکل می گیرند ، بازسازی می شود. پخت برای هویت ملی ؛گوش به عنوان مخزن ارگانیک برای گریه های بازار ؛Bayonet به عنوان یک عنصر گفتار ؛کاغذ توالت به عنوان مترادف برای پاکیزگی اخلاقی. به دنبال این روش ، فیلسوف فرانسوی ، لوی ، در سال 1995 ، قیاس بین کاغذ توالت و پاکسازی قومی را جلب کرد. این محصول به عنوان عامل ، انسان شناسی ، بزرگ شده ، حتی از گروه خطرناک انسانی ، به ما قدرت ترور را از طریق قدرت خرید به ما می دهد.

Research and Development

کریس بریتز این اشیاء را که به عنوان ابزارهای تبلیغاتی مورد استفاده قرار می گیرد ، می گیرد و آنها را از متن اصلی خود بیرون می آورد و تقریباً در یک قیاس ، آنها را به یک سطح جدید منتقل می کند-از یک محیط نقاشی و هنری که به طور جدی با این وعده سروکار دارددر تبلیغاتدگرگون شده ، شیء ناگهان در فضا ، مرکز پیام به تنهایی می ایستد و با خلق و خوی آن روشن می شود - تقویت پس زمینه برای تبدیل شدن به دستگاه پیام خود. ناگهان بی گناهی از بین رفته است ، به همین ترتیب جذابیت تبلیغاتی آن. در عوض ، این فرم در آنجا ایستاده است ، آن نقطه شروع بی رحمانه ، و با آن فشار قدرتمندی در جهت واقعیت. پیش زمینه های جنگ اجاق گاز بنزین ، صلیب بمب افکن بر فراز دوزخ ، خانواده سالم آمریکایی که پابرهنه می روند ، پرچم ستاره ای طغیان ، طیف وسیعی از رنگ های مدیسون خیابان برای نمایش بوت ، نقل قول بصری از ترنر برای "تحقیقات"و توسعه". ارائه رنگهای پاپ وارهول برای "فقط از یک جاپ" بپرسید: همه این کارها به همان روش. پیش زمینه ها ، فضاهای اطراف بافته شده از تاریخچه نقاشی ، با رنگ هایی که به انجمن هایی که باعث می شوند جرقه های انتقال پرواز می کنند ، اضافه می شوند ، از این طریق زمینه جدید و بی ثبات ایجاد می کنند که به دور از سبکی و بی اهمیت بودن طبیعی تبلیغات نیست. این فرآیند ، به موجب آن جنبه رسمی به مضامین ، بازده ، در هنر ، مطالب کاملاً جدید بر اساس دادن ارزش مطلق به جسم و دریافت در این پویایی "نقاشی خالص" ، اهمیتی می دهد که نمی توان از آن جلوگیری کرد.

برای تقویت این نیت ، بریتز قالب ها را به ابعاد عظیمی که مناسب محتوا هستند ، بزرگ کرده است اما به هیچ وجه توسط افراد توجیه نشده است. آنچه محرک اصلی برای هنرمند بود مهم نیست. نتیجه کار او تعادل پیچیده ای از ادعاهای موضوعی و رسمی است. تماشاگر نمی تواند به راحتی خود را از غنای محتوا رهایی دهد. او دیگر نمی تواند شیء را از محیط جدا کند. او دیگر نمی تواند مادی بودن را از انتزاع فیلتر کند ، و اگر کسی آن را به شدت انجام دهد ، دیگر نمی تواند ارتباط را به تبلیغات بازگرداند. اگر روشی برای تبلیغات تبلیغاتی ، تهدید کننده و اغوا کننده همانطور که هست وجود داشته باشد ، آنگاه کریس بریتز آن را پیدا کرده است.

کریس همچنین چیزی را پیدا کرده است که باید ما را بترساند: تاریخ بشر در قرن بیستم ، پر از جنگ ها ، هکاتومس اجساد ، قساوت هایی که به نام مردم ارائه شده است ، هیچ اثری از تفکیک به ارمغان نیاورد. مانند اصول اجزای اجزای آنها که در میانه است ، نقاشی ها به همان اندازه موضعی هستند ، همانطور که قرن نزدیک به آن نزدیک می شود ، مانند 50 سال پیش. آنچه به عنوان محصولی از دستگاه تبلیغاتی آمریکا شروع شده است ، به دارایی همه جهان تبدیل شده و این ظن را تحمیل می کند که ترور ، اغوا و خشونت بی موقع است. تاریخ فرهنگی بشر مدتها پیش این شرایط را اعلام کرد که ما فقط اعتقاد نداشتیم که امیدوارم از طریق کار او ، کریس بریتز موفق شود به ما بهتر آموزش دهد.

تونی موریسون ، سخنرانی ، دانشگاه هوارد واشنگتن ، دی سی ، 2 مارس 1995

Propaganda

در سال 1995 ، نژادپرستی ممکن است لباس جدیدی بپوشد ، یک جفت چکمه جدید بخرد ، اما نه آن و نه دوقلو آن ، فاشیسم ، جدید نیست و یا می تواند چیز جدیدی ایجاد کند. این تنها می تواند محیطی را که از سلامت خود پشتیبانی می کند ، بازتولید کند: ترس و انکار. نیروهای علاقمند به راه حل های فاشیستی برای مشکلات ملی در یک حزب سیاسی یا دیگری یا در یک یا یک جناح دیگر از هر حزب سیاسی واحد یافت نمی شوند. محافظه کار ، متوسط ، لیبرال ؛راست ، چپ ، چپ سخت ، راست راست ؛مذهبی ، سکولار ، سوسیالیستی-ما نباید از این برچسب های Pepsi-Cola ، Coca-Cola چشم پوشی کنیم زیرا نبوغ فاشیسم این است که هر ساختار سیاسی می تواند میزبان ویروس باشد و تقریباً هر کشور توسعه یافته می تواند به یک خانه مناسب تبدیل شود.

فاشیسم با ایدئولوژی صحبت می کند ، اما واقعاً فقط بازاریابی است - بازاریابی برای قدرت. فاشیسم سرمایه دار کاملی را تولید می کند ، کسی که مایل به کشتن یک انسان برای یک محصول است - یک جفت کفش ورزشی ، ژاکت ، ماشین - یا برای کنترل محصولات - روغن ، مواد مخدر ، میوه ، طلا.

هنگامی که ترس های ما همه سریال شده است ، خلاقیت ما مورد مجازات قرار می گیرد ، ایده های ما "بازار" ، حقوق ما فروخته می شود ، شعار اطلاعاتی ما شعار می یابد ، قدرت ما کاهش می یابد ، حریم خصوصی ما به حراج گذاشته شد. هنگامی که بازاریابی زندگی کامل شد ، ما خودمان را نه در یک کشور بلکه در یک کنسرسیوم صنایع زندگی خواهیم کرد و کاملاً برای خودمان غیرقابل توصیف است به جز آنچه می بینیم از طریق یک صفحه نمایش تاریک.

دکتر Hellmuth Petsche ، فیزیولوژی مغز

این روزها در مورد تهدید بشریت صحبت و نگرانی زیادی وجود دارد. افزایش ترک ارزش های انسانی منجر به بی اعتنایی و کاهش آنها می شود. وحشیگری روزمره با پالایش بیشتر انجام می شود. قتل آسان است و در رسانه ها شکوه می شود. جهت گیری اخلاقی با افزایش مادی جایگزین می شود. جنگ به ماجراجویی بی اهمیت است و صفحه تلویزیون مشارکت بدون ریسک را ارائه می دهد. چه چیزی می تواند طبیعی تر از استفاده از حرص و طمع بشر با قرار دادن آن در تبلیغات برای کالاهای مادی به منظور سودآوری باشد؟تبلیغات فقط از طریق پیشنهاد موفق می شود. شعارهای مورد استفاده استعاره است. مطابق با این سنت ، نقاشی های کریس بریتز حاکی از طبیعت تهدیدآمیز و تجلیل از جنگ و مبارزه برای قدرت است که به عنوان محرک مصرف مادی مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

معنای هنر هرگز چنین تحولی را مانند گذشته در این قرن انجام نداده است. حتی هیولاترین ماشینها به عنوان نمادی از سن خود به دنبال توجیه هستند. با این حال ، تولیدات افراد خلاق می تواند و باید یک عملکرد بسیار مهم امروز را انجام دهد تا فقط برای نگه داشتن آینه بسیار نقل شده ، آینه ای که بیشتر و بیشتر قابل پخش می شود ، زیرا سن ما چهره واقعی خود را با وضوح بیشتری نشان می دهد.

Propaganda

این روزها در مورد تهدید بشریت صحبت و نگرانی زیادی وجود دارد. افزایش ترک ارزش های انسانی منجر به بی اعتنایی و کاهش آنها می شود. وحشیگری روزمره با پالایش بیشتر انجام می شود. قتل آسان است و در رسانه ها شکوه می شود. جهت گیری اخلاقی با افزایش مادی جایگزین می شود. جنگ به ماجراجویی بی اهمیت است و صفحه تلویزیون مشارکت بدون ریسک را ارائه می دهد. چه چیزی می تواند طبیعی تر از استفاده از حرص و طمع بشر با قرار دادن آن در تبلیغات برای کالاهای مادی به منظور سودآوری باشد؟تبلیغات فقط از طریق پیشنهاد موفق می شود. شعارهای مورد استفاده استعاره است. مطابق با این سنت ، نقاشی های کریس بریتز حاکی از طبیعت تهدیدآمیز و تجلیل از جنگ و مبارزه برای قدرت است که به عنوان محرک مصرف مادی مورد سوء استفاده قرار می گیرد.

معنای هنر هرگز چنین تحولی را مانند گذشته در این قرن انجام نداده است. حتی هیولاترین ماشینها به عنوان نمادی از سن خود به دنبال توجیه هستند. با این حال ، تولیدات افراد خلاق می تواند و باید یک عملکرد بسیار مهم امروز را انجام دهد تا فقط برای نگه داشتن آینه بسیار نقل شده ، آینه ای که بیشتر و بیشتر قابل پخش می شود ، زیرا سن ما چهره واقعی خود را با وضوح بیشتری نشان می دهد.

در زمانی که زبان در حال فروپاشی است ، وقتی کلمات از معنا خالی می شوند ، وقتی کلمات شیک گسترش می یابد و به سرعت جریان می یابد ، وقتی کلمات جدید توسط رسانه ها بی فکر و به سرعت پخش می شوند ، هنرهای تجسمی باید از این مأموریت مراقبت کننددر قرون وسطی آنها بود. سپس هنر موضوع انتقال از طریق تصاویر محتویات کتاب مقدس به افرادی بود که نتوانستند بخوانند و نمادهای ایمان را از طریق سنگ در معماری ارائه دهند و از این طریق از طریق چشم پیشنهادی را انجام دهند. امروزه بیشتر لازم است که به مردم آموزش دهیم - افرادی که از حمله روزانه به ایدئولوژی های جدید و بیشتر اتاق ها خسته شده اند - برای دیدن ، بنابراین ممکن است از نظر عاطفی از خطرات معنوی تهدید بشر آگاه شوند. در نقاشی های خود ، کریس بریتز در تلاش است تا از این مسیر پایین بیاید.

مایکل بلین ، دانشگاه نیویورک ، نیویورک

تصاویر جدید در کار جدید کریس بریتز که از مجلات جنگ جهانی دوم گرفته شده است ، ابتدا با طعنه بن بست خود ، بیننده را به بیننده می اندازد. اما چیز ظریف تر در این موارد ناخوشایند به بافت توالت اسکات و فداکاری های نجیب یخچال و فریزر کلوویور در تلاش برای جنگ ادامه دارد. بریتز با ارائه ازدواج صاف تبلیغات نظامی و تبلیغات زبانی ، پیدایش فرهنگ مصرف گرایانه پس از جنگ را در معرض دید قرار می دهد.

همانطور که بریتز توضیح می دهد ، "برخی از تصاویر به من خنده دار و پوچ هستند و من از آنها از نظر پیام سیاسی استفاده می کنم. البته ، من به خودم آزادی می دهم تا آنجا که روند نقاشی."بخش اعظم این طعنه در بلوزهای نرم است و بریتز اغلب از آن استفاده می کند و آنها را در برابر شعارهای نظامی شدید بازی می کند. در بعضی مواقع پالت ، خیابان مدیسون را نشان می دهد ، مانند ارائه چکمه های محور ، "دشمن خود را بشناسید". در "تحقیق و توسعه" ، رویکرد Tuer-esque به رنگ به طرز عجیبی پیام رزمی را تضعیف می کند.

همانطور که پل فوشل در کتاب ادراکی خود ، زمان جنگ ، تبلیغات/تبلیغات آمریکایی اظهار داشت ، غالباً سربازان را که اشتیاق به محصولات دارند ، نشان می دهد ، نه فقط مو بور به خانه. او به یک تبلیغ اشاره می کند که یک سرباز آمریکایی را به تصویر می کشد که رویای "روزی است که می تواند نوازش ورق های براق و نرم اقیانوس آرام را در برابر بدن خسته خود احساس کند."

هدف از این رویکرد بویژه آمریکایی در فروش جنگ ، صرفاً سرکوب وحشت جنگ نبود بلکه در صورت عدم وجود یک دین یا ایدئولوژی تسلی ، فکر کردن در مورد تولید شاد یخچال و فریزر و استودباکر با بمب های وزوز و مخازن شجاعانه بود. به محض پایان جنگ ، این تبلیغات زمزمه می کنند ، ما به پاداش بالاتر خود ، یک کرایسلر یا آهن فرش خواهیم رفت.

Cooking With Gas

بریتز این حساسیت را در ادای احترام خود به Kelvinator ضبط می کند ، که در آن شرکت قول می دهد "مکعب های یخ" را روی JAPS رها کند. در "پخت و پز با گاز" ، یک اجاق گاز به یک باتری اسلحه براق تبدیل شده است. حتی ارائه او از یک کیت آشفتگی ، حاکی از یک شام تلویزیونی ، باعث می شود فرد به جنبه تجاری جنگ فکر کند. و خانواده ایده آل او در "ما برای پیروزی در این جنگ پابرهنه خواهیم شد" به زودی با اشتیاق مشابه با ذرت کلوگ ، بیعت می کنند. عمل گرفتن این تصاویر از تنظیمات مجله هنری آنها و قرار دادن آنها بر روی بوم ، آنها را به روش های مختلفی تغییر می دهد. بریتز می گوید: "بیشتر تصاویر در ابتدا به عنوان نقاشی ، تصاویر ، عکس ها و کاریکاتورها وجود داشته اند."

Let This Do Your Talking

بنابراین ، در حالی که پیام سیاسی یک قطعه مانند "اجازه دهید این کار را انجام دهید" که نشان می دهد تفنگ و سرنیزه ای که به یک کودک آبی و صورتی در هیچ کجای کودک فرو می رود ، آشکار نیست ، بریتز استدلال می کند که این کار همچنین می گوید: "اجازه دهید نقاشی شما صحبت کند".

بریتز با نقاشی جنگ ضد عفونی شده مجلات ، به جهانیان خارج از بوم اشاره می کند."از نظر فلسفی ، با بیرون کشیدن تصاویر از یک تبلیغات یا زمینه مجله و قرار دادن آنها در یک زمینه اومانیستی ، آنها (نقاشی ها) بزرگ می شوند زیرا آنچه در ابتدا بیانیه ای از یک ماهیت سیاسی بود اکنون به نگرانی های اومانیستی ، عمل نقاشی خود می پردازد. تحول صورت گرفته است. "

این تحول به سادگی زیبایی شناسی نیست زیرا بریتز همچنین نسخه و شعارهایی را که انتخاب می کند دستکاری می کند. او ممکن است کپی بدن را از متن اصلی خود بیرون بکشد ، دوباره تغییر و منفجر کند ، همانطور که در بافت های اسکات به توزیع دموکراتیک کاغذ توالت بازی می کنند."یکی از ویژگی های الهام بخش از استاندارد زندگی آمریکایی ما - بالاترین در جهان - این است که سهم غنی و فقیر در استفاده از بسیاری از محافظان راحتی و پاکیزگی - مانند دکمه ها ، پین ها و کاغذ!"

یا او ممکن است اجازه دهد شعارها با پیشینه مخلوط شوند و اصول اصلی تبلیغات را مانند "تحقیق و توسعه" نقض کنند. رسیدگی به حروف و نوع کار بریتز در برابر ایده فروش ، ساختن نقاشی ها به همان اندازه روابط ضد ادعایی ، ضد عمومی ، ضد تجارت ، زیرا ضد جنگ هستند.

البته این نقاشی ها مربوط به جنگ خود است و تا لحظه ای مناسب هستند - به عنوان مثال "روغن مهمات است". این جنبه از کار به سختی نیاز به تفسیر دارد. به جز این که بگوییم روشهای اورولیایی تصفیه شده در جنگ جهانی دوم اخیراً در جنگ خلیج فارس که ظاهراً تلفاتی ایجاد نکرده است ، به آپوتئوز خود رسیده است.

مطمئناً یک نقاشی بریتز در فرمول افسر روابط عمومی جنگ خلیج فارس وجود دارد ، "در دستورالعمل قاره ها منجر به خسارت وثیقه شده است."و هنگامی که پایان توجیهی جنگ ژنرال شوارتزکوپف به یک فیلم پرفروش کریسمس تبدیل شد ، یک جنگ بی نقص به خودی خود محصول تبدیل شد. نقاشی بریتز از یک گوش عظیم و آبدار ، که به ضرورت ، "خفه شدن ، آمریکا" ما را به وجود می آورد ، ما را به زمان حال می رساند که یک کاکوفونی از پیام های بی وقفه از حامیان مالی ما - کک ، تفنگداران دریایی ، کره بادام زمینی و سازندگان "هوشمند"بمب ها "همه برای بیعت ما با دلخوشی های آرامش بخش ، پرشور ، صلح آمیز و سلسله مراتب رقابت می کنند. در این نسخه پر سر و صدا ، اما با ظرافت ویرایش شده واقعیت ، پنتاگون هنوز تخمین زده است که چند هزار قربانی بی گناه "عملیات طوفان کویر" تولید شده است. با این حال ، ارقام مربوط به فروش تی شرت عمومی "Stormin 'Norman" Schwarzkopf ، به راحتی در دسترس است.

ارائه های جالب کریس بریتز از فروش پرنعمت و پیروزی های بازاریابی ، چشمان ما را به جایی که باید باشد ثابت می کند ، بر روی آنچه که نقاشی ها نشان نمی دهند ، و آنچه ما دیگر مجاز به دیدن آن نیستیم.

پیتر اسلوتردجک ، سخنرانی در فرانکفورت

بیشتر بشریت فقط از طریق زبان مبتنی بر جغرافیایی خود ارتباط برقرار می کند. زبانهای ملی از لحاظ تاریخی پایه و اساس جوامع پرخاشگرانه وحشتناک است که با ترس در کنار هم قرار گرفته اند. نژادپرستان ارتباطات قلمرو را مشخص می کنند و سعی در ایجاد تسلط جهانی بر زبان و در نتیجه زبان مادری آن داشتند. این شرایط آینده را در کنار مردم در جوامع زبانی که می توانند گفتمان نفرت را علیه افراد با زبانهای دیگر ادامه دهند ، الزامی می کند. تنها آزادی از جامعه مجرد مبتنی بر زبان می تواند منجر به عبور از مدل های کمتر سرنوشت ساز در مورد زندگی و زندگی شود. فقط در مورد این مشروطیت ، ناسیونالیسم شفاهی از پتانسیل خشونت بازخرید می شود - اما این کجا اتفاق می افتد؟

به طور فزاینده ای ، آیا موجودات صحبت نمی کنند که یکدیگر را ترغیب به ایجاد مشارکت جدید نفرت و اضطراب در برابر دشمنان قدیمی و جدید کنند؟فشار به سمت بین المللی ، که سن ما را مشخص می کند ، فقط می تواند از درگیری آن در نفرت بین گروه های ارتباطی که اکنون وجود دارد ، فرار کند ، وقتی بین المللی بودن منجر به بین المللی بودن زبانی می شود. فقط در این صورت چند زبانه واسطه ای برای تحویل از خشونت زبانهای ملی خواهد بود.

سیمون ویسنتال

کسانی که قربانی خشونت بوده اند یا روابط ، دوستان و آشنایان را از طریق خشونت از دست داده اند ، به طور طبیعی دیدگاه های جدی در مورد خشونت دارند و به معنی مشکلات آن است. در طول کار من این فرصت را دارم که با افراد در هر سنی صحبت کنم. بخش مهمی از این مکالمات موضوع خشونت در گذشته و نحوه برخورد با آن است.

جوانان غالباً برای مشاوره برای همراهی و راهنمایی آنها در مسیر زندگی خود به من اعتماد می کنند. در این مکالمات من همیشه در مورد اثرات مخرب خشونت ، نه فقط در گذشته بلکه در زمان ما صحبت می کنم. من وقتی نامه ای از کلاس ارشد مدرسه در تیرول جنوبی دریافت کردم ، از من خواسته ام که یک جمله را بنویسم تا به عنوان راهنمایی برای زندگی آینده آنها خدمت کنم. من آنها را نوشتم: هیچ کس نباید به هیچ حرکتی ، حزب سیاسی یا شخص اجازه سوء استفاده کند یا وجدان خود را به دست بگیرد.

در حالی که من این جمله را نوشتم ، کارت پستال را از دوره نازی که این شعار چاپ شده بود به یاد آوردم: "Führer از ما متشکرم ، ما به سادگی باید از او پیروی کنیم". من نتیجه این تبلیغات را در قالب بسیاری از متهمان جوان که بعد از جنگ در محاکمات مشاهده کردم ، به خاطر آوردم. آنها وجدان خود را هنگامی که لباس فرم Führer را قرار داده بودند ، به او داده بودند. من متقاعد شده ام که اگر به مردم یادآوری شود که هرگز به کسی اجازه ندهد که بخشی از آن قسمت از وجود ، وجدان آنها باشد ، خشونت کاهش یابد و اگر مردم دوباره بتوانند متقاعد شوند که با وجدان خود را صمیمانه و جدی مشورت کنند.

امروز ما دیده ایم که چگونه خشونت ، به ویژه در تلویزیون ، بر جوانان تأثیر می گذارد ، در آنها برانگیخته و پرخاشگری می کند که آنها نمی توانند از عهده آن برآیند. هر روز ، در مدارس ، معلمان با این خشونت احتمالی روبرو می شوند. آموزش کودکان به زندگی در صلح با یکدیگر اغلب فراتر از قدرت آنها است. به دلیل عدم وجود الگوهای نقش در خانواده هایی که والدین در آن کار می کنند و هیچ وقت برای توسعه وجدان فرزندان خود فراهم نمی کنند ، جوانان فاقد اصول و دستورالعمل های اخلاقی هستند که به آنها کمک می کند تا راه خود را پیدا کنند.

Propaganda

امروزه جوانان بیش از همه تحت تأثیر تلویزیون قرار دارند. آنها می خواهند در غیاب بزرگان خود ، بت هایی را که روی صفحه می بینند تقلید کنند. برای آنها خشونت وحشیانه ، آتش سوزی و انفجارها سرگرمی روزانه تلویزیون ما ، متأسفانه چیزی که مورد تحسین و تقلید قرار می گیرد.

به دلیل مسئولیت آنها در قبال فرزندان ، والدین و رسانه ها ، مدارس و سازمان های جوانان برای معکوس کردن این روند ، اکنون باید با هم عمل کنند. پرخاشگری بالقوه جوانان و همچنین شور و شوق آنها باید به فعالیتهای معنی دار و چالش های مثبت منتقل شود. برای بزرگسالان این وظیفه ای است که نباید از آن استفاده کنیم.

راینهارت کوشلک ، فرقه سیاسی مردگان

او نوشت که اقدامات دیگر بر اساس تمایل درخواستی یا داوطلبانه برای مردن هدایت نمی شوند. یعنی جان دادن برای کشور خود، اما با نابودی عمدی، برنامه ریزی شده و آگاهانه دیگری. یعنی قتلی که توسط دولت هدایت می شود. همسایه، چه همشهری و چه خارجی، دشمن اعلام می شود، و تنزل آنها به چیزی غیرانسانی - چیزی که باید از بین برود - منجر به اقدامات مرگبار کمی می شود. شیوه‌های باستانی رفتاری که پیش از دولت‌ها وجود داشت، احیا می‌شوند و در عین حال با فناوری و ایدئولوژی مدرن تقویت می‌شوند. نابودی شری که تصور شده در دشمن تجسم می یابد، به حداکثر عمل تبدیل شده است، نه مرگ خشونت آمیز در نبردی که قرن ها بر مبنای عمل متقابل بود. این اصل هیچ موفقیتی را به رسمیت نمی شناسد، فقط پیروزی نهایی را به رسمیت می شناسد - یک چشم انداز آخرالزمانی در لباس سکولار.

Propaganda

تاریخی که از این مخلوط کمال فنی و بوروکراتیک و کوری ایدئولوژیک بیرون کشیده شد به فاجعه منجر شد. نشانه های کافی وجود دارد که نشان می دهد این فاجعه، mutatis mutandis، در حال تکرار است. با آن - تا حدی - نماد، نمی توانم منطقی کنم و پیکربندی گرافیکی بناهای تاریخی در حال تغییر است. زنان و کودکان، غیرنظامیان، فراریان، پناهندگان و مفقودین به سوژه های مناسبی برای بناهای تاریخی تبدیل شده اند. دیگر به دنبال پیروزی نیست، بلکه تنها به دنبال امنیت دست نیافتنی است که دیگر نمی توان آن را یافت یا رد کرد. بناهای انتزاعی برپا می شوند که بدون ارائه پاسخ فریاد می زنند. ادای احترام به روند مردن و ناپدید شدن ایجاد می شود. برای اجساد ناپدید شده اشکال توخالی ریخته می شود. یادبودهای هولوکاست در سراسر جهان به دنبال اشکالی هستند که شیوه های سنتی بیان را کنار بگذارند. در نهایت، بناهایی ابداع می‌شوند که مضمون ناپدید شدن خود را دارند تا به واقعیتی نزدیک‌تر شوند که تنها در تأمل اخلاقی و فلسفی قابل درک است.

پتانسیل انسان برای کشتن غیرقابل بیان شده است. در دوران مدرن، از بین بردن بی‌نظیر فنی میلیون‌ها انسان بر زبان غلبه می‌کند و منجر به بی‌حرفی یا سکوت می‌شود. تنها هنرهای تجسمی می توانند راه باریکی برای خروج ارائه دهند: آنها به تنهایی می توانند بازنمایی نمادینی از چیزی را ارائه دهند که دیگر نمی توان آن را در قالب کلمات بیان کرد. تنها تعداد کمی از هنرمندان - که می توان آنها را با نام فهرست کرد - توانسته اند این نقطه عطف را در تجربه ما تجسم کنند. سهم بالقوه آنها در تغییر رفتار را نباید دست کم گرفت، حتی اگر، همانطور که در طول تاریخ مرسوم است، خیلی دیر درک شود.

فارکس حرفه ای...
ما را در سایت فارکس حرفه ای دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرتضی احباب بازدید : 57 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1402 ساعت: 22:09